تا رهایی

خوشا رهایی،خوشا اگر نه رها زیستن،مردن به رهایی.شاملو

تا رهایی

خوشا رهایی،خوشا اگر نه رها زیستن،مردن به رهایی.شاملو

چی چی شد؟

این پست می خوام تخصصی از رشته ی خودم بگم تا ببینید طی این دو قرن اخیر چه بلایی که سر این زمینهای بی زبون کشاورزی نیومده و میل خودتونه بخندید یا گریه کنید:

دوره قبل از اصلاحات ارضی (قبل سال 1341) یه 400، 450 نفر کله گنده ایی بودن که تقریباً کل دهات و زمینای کشاورزی در اختیار آقایان بود. بهشونم میگفتن خان و ارباب.( 400 نفر توو کل کشور؟؟).

 

اینا زیادی پررو بودن مالیات نمیدادن، دولت هم خواست بفهمی نفهمی حالشونو بگیره(دولت؟) پس به بهونه ی نجات مردم از زور و ستم آقایان و عدالت اجتماعی اومدن دست به اصلاحات ارضی زدن( جو گیریشون برای خودنمایی جلوی کشورای دیگه که داد اصلاحات ارضی و توسعه ی کشاورزی برای دستیابی به رشد اقتصادی میدادن بماند ).

 

 خلاصه،دست به اصلاحات ارضی زدن دیگه( نور به قبرشون بباره)، این زمینای بیچاره رو کردن تیکه تیکه و دادن دست مردم(دستشون درد نکنه، فاتحه نمی فرستی؟).

 اما چشمتون روز بد نبینه( وای وای وای) این مردم آخه نمیدونستن ملک شخصی یعنی چی؟ یه عمر جد در جد بیگاری کرده بودن ، این شد که ملت عزیز ندونستن با این زمینا چیکار کنن(آبرومونو بردن).

 

یا الله بختکی یه چیز کاشتن یا رفتن باز واسه اربابای قدیمیشون بیگیاری کردن (باز خوبه فکرشون به اینجاها قد داد)اینبار توو کارخونه هایی که آقایون پول احداثشو از فروش زمینا به دولت، طی اصلاحات ارضی به جیب زده بودن(زرنگ بودن ها)؛

 دولت یهویی به خودش اومد دید به جا آقایون، حال خودش گرفته شده، با این کارش ریده به اقتصاد مملکت( بو گندشم همه جارو برداشته).

 

 گفتن چیکیار کنیم چیکار نکنیم ، تِق، (مثل ایکیو سان) گفتن بیایم دوباره زمینارو یکپارچه کنیم شاید فرجی شد(یا امام زمان)، زمینارو از ملت گرفتن گفتن ببخشید میخوایم در کشاورزی توسعه ایجاد کنیم، سه تا هم شرکت زدن به اسمای شرکت سهامی، کشت و صنعت و تعاونی(داری اسمارو ؟) که یا دولتی بودن یا خصوصی و زمینا دوباره شد یکپارچه مثل قدیم قدیما (که دست اون خاناو اربابا بود یادتونه؟).

 

 یهو انقلاب شد(انقلاب نگو بلا بگو،همون انفجار نور). گفتن بابا چرا حق مردمو ازشون گرفتین ؟ ها؟(خب راست میگفتن دیگه جو اسلامیت ورشون داشته بود) دوباره زمینارو تیکه تیکه کردن دادن مردم و اون سه تا شرکتم با افتخار مصادره کردن. دیدن اِ وا ما هم که ریدیم تووش که، تا گندش در نیومده بیاین همون شرکتارو دوباره راه بندازیمو زمینارو یکپارچه کنیم( خواستن یه ابتکاری هم بشه ،شرکت تعاونی مشاع رو هم از خودشون زدنو به اون قبلیا پسوند اسلامی دادن، شد کلاً چهارتا).

 

 سرنوشت الان ِ زمینهای کشاورزی بی زبون رو هم که دیگه خودتون میبینید تیکه تیکه اند.

 

نمودارشو براتون میکشم(حال کن مدیریت ایرانیو):

یکپارچه(مالکان بزرگ)  تیکه تیکه(اصلاحات ارضی)  یکپارچه(بعد اصلاحات)  تیکه تیکه(بعد انقلاب)  یکپارچه(طی انقلاب)  تیکه تیکه( الان)

اینم بگم که خارجیا که تحقیق کردن دیدن هیچوقت نظام ارباب رعیتی هم توو ایران از بین نرفت.

 

در طی این مدت که عزیزان دولتمرد( عرض خسته نباشید عرض میکنم خدمتشون) داشتن زمینارو هی تیکه تیکه و یکپارچه میکردن ، کشورهای توسعه یافته به ویژه آمریکا که ما هر جمعه نامش رو با دعاها و ایمان قلبی متبرک میکنیم و براشون خیرات میفرستیم(بماند که سی ساله هی داریم میگیم مرگ بر آمریکا و بحمدا... که عزتمونم پیش خدا زیاده و دعاهامونم میگیره اما برعکس) مرحله ی صنعتی شدنو رد کردن رفتن توو دل فراصنعتی. کشاورزیشونم که نگوووووووووو. خودکفا که چه عرض کنم، یه عمره دارن غذای ماهارو هم تولید میکنن( حالا باز بگو مرگ بر آمریکا).

 

خدایی فکر نمیکنید خانه از پای بست ویران است؟ از ایرانی جماعت مدیر و رهبر و سیاستمدار در نمیاااااااااد. چه انقلابیش چه هر کوفت و زهرمار دیگه ش(توو کوروش هم موندم حرفی ندارم). چاره از سکولاریزیسیون و لیبرالیسم و اینا گذشته دیگه، بهتره به جا اینکه هر جمعه انرژیمونو هدر بدیمو با مُشتانی گره کرده خودمونو مضحکه ی رسانه های دنیا بکنیم، بریم 2 تا از اون نابغه های آمریکا رو ورداریم بیاریم بذاریم اون بالا بالا ها و برا اولین بار به ایرانی بودنمون بنااازیم. والا بخدا از مهاجرت که بهتره نیست؟.

 

نظرات 9 + ارسال نظر
حنیف خورشیدی یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 00:27 http://haftadsangeghabr.blogfa.com/

سلام بهار عزیز



اولین نفرم ... مثل اینکه

محسن یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 09:22 http://jonoonvare.blogfa.com

یعنی مثه ما ۳۹۹ نفر دیگه فقط بوده؟!
الان که یه چند ملیونی هستن که

قاسمی یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 10:57 http://nagofteha-asheghane.mihanblog.com/

سلام خیلی خوب بود.خوشم اومد که از قدیما هم خبر دارین

عارف یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 19:29 http://chert-pert.blogfa.com

آبادی های جنوب که من ازشون خبر دارم قدیما بیشتر دست همین خان ها بوده ولی خود خان اونارو بین بقیه تقسیم کرده و هر کی هر جا دوست داشته برداشته و به دلیل تعداد کم جمعیت خیلی زمین گیرشون اومده اندازه 20تا ویلا ( ویلا اونم تو جنوب !!! ) و الان دیگه دارن کم کم میفروشن و بین همه تقسیم میشه و چقدر آدما بودن که از روی همینا الان میلیارد شدن و همشون جزء شیوخ عرب هستن تقریباً !

ملت ما همیشه باس چوب بالا سرشون باشه و حقشونو بگیری که مثل سگ پارس کنن اما هیچ غلطی هم نکنن

همین زمینای بهشت زهرا هم مال یه دختره بوده که بهش ارث رسیده اما دولت ازش گرفت و خدا تومان داهر میفروشه به این ملت گدا گشنه !!!!!!!!

نیازی نیس آمریکایی بیاریم ، همینایی که دارن میرن رو نگه داریم آمریکایی پیش کش !

آقـای مـدرنـیـه یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 23:27 http://boronze.ir

پدر بزرگ منم یکی از این خان ها بوده گویا !!!

تو دوشنبه 23 خرداد 1390 ساعت 00:58 http://www.chasbandegihaye-roohe-ma.blogsky.com

خوشم میاد ازت بی جهت...

بی جهت؟ نمیشه که

تو دوشنبه 23 خرداد 1390 ساعت 12:41 http://www.chasbandegihaye-roohe-ma.blogsky.com

میشه بهار...میشه!



اینم میگذره رفیق..یکی دیگه میاد یه گنده دیگه...

محسن دوشنبه 20 تیر 1390 ساعت 13:22 http://www.mohsenanzali.blogfa.com

سلام بهار جون وبلاګ خوبی دارید مطالب بسیار جالبی توش هست [قلب]منم یک وبلاګ دارم البته نه به خوبی وبلاګ شما بی صبرانه منتظر حضور فوق العاده ګرمتون هستم راستی اګر خاستید بیاید به من بګید که براتون یک مرغی ګوسفندی ګاوی شتر مرغی شتری چیزی سر ببرم امید وارم همیشه موفق باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد