ایمان آوردم
به آبگیر و دُرناهایش
به حس مادرانه ای
که مال من نبود
و جفت نگاهی
که امتداد مشترکش
به هیچ نقطه ی پنجگانه ای
از عشق نمی رسید
خالی می شود خیابان،
و قدمهای تو پر می کند
جای تیک تاک سنگین ثانیه ها را
وقتی که می روی