تا رهایی

خوشا رهایی،خوشا اگر نه رها زیستن،مردن به رهایی.شاملو

تا رهایی

خوشا رهایی،خوشا اگر نه رها زیستن،مردن به رهایی.شاملو

آینده ای که نمی بینیم.

آب و هوای پارس عجب سفله پرور است

کو همدمی که خیمه از این خاک برکنم؟؟

 

 *برداشت اول: حافظ با اون همه درایتش وقتی این رو میگه، پس یعنی این خراب آباد درست بشو نیست که نیست.

 

خرم آن روز کزین منزل ویران بروم

راحت جان طلبم، و ز پی جانان بروم

دلم از وحشت زندان سکندر بگرفت

رخت بربندم و تا ملک سلیمان بروم 

 

*برداشت دوم: حافظ تو چه قرنی بوده؟ پس تا بوده ایران همین بوده.

*برداشت سوم: اینجا نمونیم.

نظرات 15 + ارسال نظر
پسرخوانده یکشنبه 8 آبان 1390 ساعت 17:30

اینجا نموندن رو پایه ام..
خواهش میکنم

بــاران یکشنبه 8 آبان 1390 ساعت 21:19

برداشت سوم رو هستم , با برداشتی یه کم متفاوت از "اینجا " !

Behnam دوشنبه 9 آبان 1390 ساعت 00:16 http://farhadi.blogsky.com

مطمئن باش نمیمونیم

تازه صادق هم میخواد بیاد

دوستمه. البته میگه من برمیگردم

دمت گرم بهار

هانیه دوشنبه 9 آبان 1390 ساعت 19:22 http://gamaj.blogsky.com

نه پای رفتن است
نه دل ماندن
باید به دنبال چیزی بود
که نه پا بخواهد نه دل!

مریم سه‌شنبه 10 آبان 1390 ساعت 00:04 http://chaleka.blogsky.com

درس نمیشه ولی کجا بریم همسفر تو آینده ای که نمیشه دید؟(:

رها سه‌شنبه 10 آبان 1390 ساعت 20:29 http://bargine.mihanblog.com

بهار جون
زدی تو خال
برداشت هایت باحال بود

تو سه‌شنبه 10 آبان 1390 ساعت 22:35 http://chasbandegihaye-roohe-ma.blogsky.com/

هر جا که بری برای تو آسمان همین رنگ است بهار من...

بارون خورده .. ! چهارشنبه 11 آبان 1390 ساعت 22:39 http://Baroonkhorde.Blogsky.com

خوبه ..

اختر پنج‌شنبه 12 آبان 1390 ساعت 14:46 http://www.chitaaaa.blogfa.com

حق با حافظه. اینجا همه یر آبه همیدگرو می زنن. همیدگرو می فروشن. اگه یکی جلو چشمشون جون می ده کمکش نمی کنن. بوی گند برداشته همه جارو. حق با توئه. باید رفت...

محسن جمعه 13 آبان 1390 ساعت 10:03 http://jonoonvare.blogfa.com

یاد اون اس ام اس افتادم:
نگویید فرار مغزها بگویید ماندن اسگولها

محسن جمعه 13 آبان 1390 ساعت 10:27

کو نسیمی به عنایت که کند بیدارم

میازار موری که دانه کش است

این مصرع هم نشون میده که ما ایرانی ها از همون موقع ها هم روم بدیفال کرم داشتیم

محسن دوشنبه 16 آبان 1390 ساعت 07:16

خوشحال که نه!پیشنهاد می کنم قطعه خزان از استاد علیزاده در کاست شور انگیز رو گوش کنی!این چند خط رو واست معنی خواهد کرد

اطیلا سه‌شنبه 17 آبان 1390 ساعت 19:13 http://atilaahari.persianblog.ir/

تا بوده همین بوده..ولی دلیلی نداره تا هست همین باشه..

بیدق شنبه 21 آبان 1390 ساعت 11:17 http://beydagh.blogfa.com

مرسی تفاسیر !

ولی حق با توست.نفسم گرفت زین شب،در این حصار بشکن

هنوز باید صبر کنم،یعنی حداقل دوسال ولی به احتمال زیاد پنج سال دیگه.پس تا اون روز:

میخورم خونی و باری میکشم/میکنم کاری که نامش زندگیست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد