تا رهایی

خوشا رهایی،خوشا اگر نه رها زیستن،مردن به رهایی.شاملو

تا رهایی

خوشا رهایی،خوشا اگر نه رها زیستن،مردن به رهایی.شاملو

مردی

یک نفر مَرد است

دست کم در ذهن روشن یک زن

اگر آغوش او

بوی زمختی از هوس را برندارد

اگر آغوش او

یک نقطه ی پایانی از دنیا شود کانجا

می شود این آرزو را کرد:

همانجا مُرد.

یک نفر مَرد است

یک نفر انگار کم پیداست.