عیدت مبارک. اگر رمقی به جانِ ملول نیست، خاطرمان خوش است، شاید این بهار حالمان عوض شود به مددِ محوّل‌الاحوال. الهی که دلتان قرار بگیرد در گذرِ ناگزیرِ عمر. نفَس به‌خیر بیاید و خوش به‌سر شود. بهارتان دل‌نشین؛ نوروزتان مدام!
بهار عزیز ، سال نو رو بهت تبریک میگم و از ته قلبم بهترین آرزوها رو برات دارم.امیدوارم سال جدید برات پر از آرامش و شادی و نور باشه.. عیدت مبارک بهار ...
به شعر زیبای شما : نیستی صندلی تو را تکان نمی دهد نیستی شیشه ها تو را نشان نمی دهد نیستی از عبورِ شاعرانه ات در نگاه شیشه بازتاب نیست نیستی – ما ، نشسته ایم – من و شیشه های شهر در کمینِ تان ...
نیستی حدسِ تو جلو جلو نمی رود نیستی سایه ات شکسته تا پیاده رو نمی رود نیستی در نگاهِ شیشه رنگ نیست ، آفتاب نیست نیستی - ما ، شکسته ایم - من و سایه های شهر بر زمینِ تان ...
سلام . همیشه پس از آنکه متقاعد میشوی تا کاری بکنی چیزی هست که امیدوار نگاهت میدارد در برابر چیزهایی که تو را تا آستانه ی تسلیم در برابر ناامیدی می برند ... میخواستم جایی را برای نوشتن شعرهایی که گاهی می نویسم داشته باشم و البته کسانی را که حرف یکدیگر را بخوانیم و بدانیم . و : سلام اینجا را به دقت خواندم . اندوه دیر رسیدن به شعر زمستان تان تاب آوردنی تر شد وقتی چندان هم دیر به -بدون مخاطب ۳-نرسیدم . چیزی که اهمیت فراوانی دارد این است که شما به فرم جادویی شعر بی وزن دست پیدا کرده اید و شعرتان پیش از آنکه حاصل اقتباس باشد ، از خصوصیات تآلیف برخوردار است . این شعرها متعلق به شخص شماست بی اندک نشانه ای از ویژگی های تولیدات انبوه شعر در فضاهای مجاز و غیرمجاز ...
اگر بی هم و با هم می مانند آغوشت بنویس بنویس برایم که اولین سرفه های گرفته ی باد شاخه ها را زنده می گذارد تا بهاری دیگر ... دوست عزیز و بهاری ام دعوتید به خواندنم
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
اگر ساکن شود این کلمه منحوس .. خط می خورد همه ی حرفهایم
vaqti kasi budeo dg nist...hamash mtarsi....az hamechi...nmdunam chera!!!
نبودنت حتی دیگر مساله این نیست.
vaghti mikhay hr chizi ro bezari sare jaye khodesh donya be ham mirize !
بودنت برای دیگران و نبودت برای من، چه بی صدا دارد پیرم میکند...
و چه سخت است درک تک تک ثانیه های عمر
تک تک ثانیه ها...
من آمده ام...
بی تو غزل ها نا تمام مانده است...
باید برای نبودنت واژه هایی خلق کنم!تا هست کنم این نیستی سراپا تکرار تورا
نبودنت نبودنم را توجیه می کند
چقدر محجوبانه جاری شدن این کلمات..
عیدت مبارک.
اگر رمقی به جانِ ملول نیست، خاطرمان خوش است، شاید این بهار حالمان عوض شود به مددِ محوّل‌الاحوال. الهی که دلتان قرار بگیرد در گذرِ ناگزیرِ عمر. نفَس به‌خیر بیاید و خوش به‌سر شود. بهارتان دل‌نشین؛ نوروزتان مدام!
cheqad ziba nabudan ra tocf kardi
همه‌ی دل‌های تنگ
بغض‌های نشکسته
و اشک‌های نریخته
مخاطب توست.
سلام بهار. از وبلاگ حسین دیدمت.
هراس نبودن هایت را با خود به تخت خوابم می برم
روان بود بهار جان.فقط چشم یخورده از این همه جابجایی سطرها اذیت میشه.
میشه این پست بی مخاطب باشه...؟ منم مخاطب خاصش باشم...؟
با پسرخوانده موافقم
وجودم پر شده از توئی ک هیچوقت نبودی . . .
سلام به شما وب خوفی دالی ها[چشمک]مطالبتم جالبن آهان یادم اومد به وبم حتما بیا منتظر حضور گرمت هستم [قلب]
نبودنت
چه ساکت
نشسته
گوشه ی شعرهایم
خیلی قشنگ بود
پنجره را باز کن و از این هوای مطبوع بارانی لذت ببر ... خوشبختانه باران ارث پدر هیچکس نیست!
چه زیبا خلق می کنند ؛
این واژه های دائمی به جای تو ؛
شعر هایم را ... !
پیروز باشی
شعر به این خوشگلی مگه میشه بدون مخاطب باشه ؟
برایت دنیایی به زیبایی هر آنچه که زیبایش میدانی آرزو میکنم.
آنچنان منتظرم، در رهِ شوق
که اگر زود بیائی، دیر است....
سلام . عید نوروز بر شما مبارک باد .انشاالله سال 91 سال پرخیر و برکتی برای شما باشه
مسابقه ی اولین جمله با اهدای هدیه
www.monib.ir
سلام
سلام
به روزم
بیا پیشم
سلام . چرا چیزی نمیگین ؟
نظرتون قابل احترامه . ولی اگر دوست داشتید فکر کنید چی دوست دارید بگین و بنویسید
بهار عزیز ، سال نو رو بهت تبریک میگم و از ته قلبم بهترین آرزوها رو برات دارم.امیدوارم سال جدید برات پر از آرامش و شادی و نور باشه..
...
عیدت مبارک بهار
بودنم نبودنتو توجیه نمی کند!
همچنان عاشق شعراتم ...
سال نو مبارک بهار دوست داشتنی :-)
بدون اغراق شاعرانگی در کارهات بیشتر و بیشتر موج می زنه ... کم کم شعرهات دارن شبیه به یه حس می شن و این خیلی خوبه ...
به شعر زیبای شما :
نیستی
صندلی تو را تکان نمی دهد
نیستی
شیشه ها تو را نشان نمی دهد
نیستی
از عبورِ شاعرانه ات در نگاه شیشه بازتاب نیست
نیستی
– ما ، نشسته ایم –
من و شیشه های شهر در کمینِ تان ...
نیستی
حدسِ تو جلو جلو نمی رود
نیستی
سایه ات شکسته تا پیاده رو نمی رود
نیستی
در نگاهِ شیشه رنگ نیست ، آفتاب نیست
نیستی
- ما ، شکسته ایم -
من و سایه های شهر بر زمینِ تان ...
همه حرف من همین است
نکند روم به جایی که نباشد از تو نوری
به سیاهی شبانم
نکند به جا نماند
همه حرف من برایت
نشود که خط شعرم تو نخوانی و نماند.
salam bahar jan,khubi......chekhabar,......dg sari b ma nmzania....!!!!
bharhal omidvaram harja k hasti khosh bashio sarehal...!!!
حرف های همیشگی ... وقتی تو نیستی ...
سلام .
همیشه پس از آنکه متقاعد میشوی تا کاری بکنی چیزی هست که امیدوار نگاهت میدارد در برابر چیزهایی که تو را تا آستانه ی تسلیم در برابر ناامیدی می برند ...
میخواستم جایی را برای نوشتن شعرهایی که گاهی می نویسم داشته باشم و البته کسانی را که حرف یکدیگر را بخوانیم و بدانیم .
و :
سلام
اینجا را به دقت خواندم .
اندوه دیر رسیدن به شعر زمستان تان تاب آوردنی تر شد وقتی چندان هم دیر به -بدون مخاطب ۳-نرسیدم .
چیزی که اهمیت فراوانی دارد این است که شما به فرم جادویی شعر بی وزن دست پیدا کرده اید و شعرتان پیش از آنکه حاصل اقتباس باشد ، از خصوصیات تآلیف برخوردار است . این شعرها متعلق به شخص شماست بی اندک نشانه ای از ویژگی های تولیدات انبوه شعر در فضاهای مجاز و غیرمجاز ...
جایی واسه کامنت خصوصی نداری؟
بهار(زیر هر پست) و بعد "تماس با من"
گاهی
کسی هست که همه جا هست
در کلمه کلمه دیده
و با هر واژه تکرار می‌شود
اما نه با چشم
که با دل.
سال خوبی داشته باشید بهار جان.
اگر بی هم و با هم می مانند آغوشت
بنویس
بنویس برایم
که اولین سرفه های گرفته ی باد
شاخه ها را زنده می گذارد
تا بهاری دیگر ...
دوست عزیز و بهاری ام
دعوتید به خواندنم