الان که دوباره این نوشته ات رو خوندم ، خواستم بگم که ممکنه به چیزی ایمان داشته باشیم که کلآ اساس اون ایمان اشتباه باشه.خیلی چیزها رو دیدیم خودمون.مثل ایمانی که به یه نفر داشتیم.یا به وجود یه احساس که میتونه تنفر باشه ، عشق باشه ، یا بی تفاوتی باشه یا هر چیز دیگه ای باشه ایمان داشتیم و بعدش دیدیم که احساسی به چیزی ایمان اووردیم.میخوام بگم ایمان میتونه اشتباه باشه حتی اگه باور داشته باشیم و باور داشته باشیم.. نوشته ات خیلی زیباست بهار. ولی اگه واقعی باشه میخوام بگم که بر روی ایمانت زیاد اصرار نداشته باش.
کیف کردم. بوی شاملو میداد.
ایمان پیدا کردن به بعضی چیز ها میتونه خیلی سخت باشه ..
دهانت را می بویند ، مبادا گفته باشی زنده باد آزادی !
(یکی از اقوام احمد شاملو!)
سـلامـــــ بهار جان
بی نظیر بود و مثل همیشه خیلی زیبا نوشته ای
عالی بود / بی نظیــــر !
نیستی بهار ...
می خواستم بگویم، تلاقی نگاهش ..
چو خط آهنی ممتد ..
هم مسیر شاید ! و لیک ..
تا باد موازی باید !
تلخه!
حس مادرانه ای
که مال من نبود
...
هیچ نقطه ی پنجگانه ای
از عشق نمی رسید
کامل
ممنون
ایمان آورده ام
که گاه
به ایمان آورده هایم هم
ایمان ندارم......
ششمین حس
شاید
نقطه پنج گانه...
عالی بود بهار
فوق العاده ای...
منم ایمان اوردم
بازم ایمان؟
خسته شدم از این همه کفر و ایمان....
سلام عزیزم
لذت بدم
بروزم
من نیز هم...
الان که دوباره این نوشته ات رو خوندم ، خواستم بگم که ممکنه به چیزی ایمان داشته باشیم که کلآ اساس اون ایمان اشتباه باشه.خیلی چیزها رو دیدیم خودمون.مثل ایمانی که به یه نفر داشتیم.یا به وجود یه احساس که میتونه تنفر باشه ، عشق باشه ، یا بی تفاوتی باشه یا هر چیز دیگه ای باشه ایمان داشتیم و بعدش دیدیم که احساسی به چیزی ایمان اووردیم.میخوام بگم ایمان میتونه اشتباه باشه حتی اگه باور داشته باشیم و باور داشته باشیم..
نوشته ات خیلی زیباست بهار. ولی اگه واقعی باشه میخوام بگم که بر روی ایمانت زیاد اصرار نداشته باش.
دوستهات رو از نوشته ای تازه بهره مند کن دیگه..
مرسی پسرخوانده ی عزیز از این همه لطفت.
نقطه ی پنج گانه ای که کشف نشد و در تاریخ گم شد !